کد مطلب: ۶۹۱۷
تعداد بازدید: ۱۳۹
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۸
سبک زندگی اسلامی | ۶
یکی از بارزترین نتایج ترک گناه براساس بیان پیش‌گفته تبدیل جریان زندگی و کانون خانواده به کلاس آموزش عبودیت و مدرسه‌ی تربیت دینی است. خانواده‌هایی که فرمانبری از ذات اقدس الله و ترک نافرمانی را نصب‌العین جریان زندگی خود می‌کنند به طور طبیعی فرزندانشان را در مسیر پرورش دینی قرار داده‌اند، لذا فرزندان که هیچگاه از والدین خود نافرمانی خدا را ندیده‌اند، بدون هرگونه امر و نهی پدر و مادر به فرمانبری خداوند روی آورده، از انجام دادن گناهان و معاصی دوری می‌کنند.

بخش اوّل: کلیّات  و مفاهیم | ۵


ایمان به خدا و اطاعت از حق، دو عنصر اصلی عبودیت


برای عینیت‌بخشی به جریان عبودیت و بندگی خدا در زندگی، وجود دو عنصر اصلی ضرورت دارد: ایمان به خدا و اطاعت از پروردگار. کسی که می‌خواهد بنده‌ی خدا باشد باید نخست به خدا ایمان آورد و در وهله‌ی بعد اطاعت از فرامین خداوند را خط قرمز فعالیّت‌های خود در جریان حیات قرار دهد. بنابراین جوانان مؤمنی که در ابتدای مسیر زندگی قرار دارند و دنبال زیستن براساس تعالیم دین و اتخاذ سبک زندگی دینی‌اند باید تلاش کنند تا ضمن تقویت ایمان به پروردگار، اوامر الهی را انجام دهند و نواهی الهی را ترک کنند.
یادکردنی است که ایمان به خدا مهم‌تر از اطاعت پروردگار و مقدَّم بر فرمانبری از خداوند است و انجام دادن اعمال شایسته بدون برخورداری از ایمان سودی ندارد، چنانکه امام صادق(ع) می‌فرماید: اگر بندگان، درباره‌ی حقْ دادِ سخن دهند و البته به آن عمل کنند، لیکن در قلب خود به حق بودن آن معتقد نباشند، از عمل خود سودی نمی‌برند:

«لَوْ أنَّ الْعِبَادَ وَصَفُوا الْحَقَّ وَ عَمِلُوا بِهِ وَ لَمْ یَعْقِدْ قُلُوبُهُمْ عَلَى أنَّهُ الْحَقُّ مَا انْتَفَعُوا».[1]
البته در این میان آنچه ایمان به خدا را در متن زندگی نمایان می‌کند فرمانبری از ذات اقدس حق است. در واقع ایمان به ذات اقدس الله نقش زیربنایی برای اطاعت دارد؛ به طوری که باورمندی به حقایق توحیدی، عامل محرّک انسان برای انجام دادن کارهای شایسته است.
بیان مطلب این که ایمان کامل سه شاخص اصلی دارد: ۱. باورمندی؛ ۲. ارزش‌گزاری و فرهنگ‌سازی؛ ۳. و در نتیجه تنظیم نظام رفتاری. مطابق شاخص نخست، مؤمن کامل و حقیقی کسی است که افزون بر قبول اصول دین و علم تفصیلی به معالم شریعت، آن‌ها را باور داشته باشد. چه بسیار افرادی که مثلاً بر وجود خدا استدلال و بر قطعیّت معاد برهان اقامه می‌کنند، اما آگاهی‌های خود را باور ندارند، از این رو عِلمشان مولِّد عمل نیست. حال آنکه نتیجه‌ی تخلف‌ناپذیر باور به آگاهی‌ها، عمل کردن براساس آن است.
لازمِ بعدی ایمان همواره باورمندی به عنوان دومین شاخص، ارزش‌گذاری به مجموعه‌ی باورهای دینی است؛ به این معنا که مؤمن کامل برای فرامین خداوند متعالی به عنوان عناصر خشنودکننده‌ی خدا ارزش و جایگاه قائل است. در نتیجه سیره‌ی رفتاری و فرهنگ زندگی خود را نیز براساس ارزش‌های دینی سامان می‌دهد. از نظر مؤمن واقعی هیچ عملی بی‌ارزش‌تر و ناپسندتر از نافرمانی خدا نیست. همان‌گونه که در نگاه او هیچ کاری زیباتر و پسندیده‌تر از فرمانبری خداوند نیست.
آخر آنکه به طور طبیعی باورمندیِ همراه با ارزش‌گذاری و فرهنگ‌سازی به تنظیم نظام رفتاری انسان می‌انجامد که نسبت به دو شاخص دیگر، شاخص اصلی‌تر ایمان است، بدین سبب راه شناخت مؤمن واقعی، تأمّل در نظام رفتاری و نحوه‌ی عملکرد اوست.
وجود اقدس امام هشتم(ع) در پاسخ به پرسش اباصلت هروی درباره‌ی ایمان، به مؤلفه‌های پیش‌گفته چنین اشاره فرمود: ایمان اعتقاد قلبی، اظهار زبانی و بروز رفتاری است و تصریح کردند که ایمان جز این نیست:

«عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ قَالَ سَأَلْتُ اَلرِّضَا(ع) عَنِ الْإِيمَانِ؟ فَقَالَ(ع): «اَلْإِيمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوَارِحِ لاَ يَكُونُ الْإِيمَانُ إِلاَّ هَكَذَا».[2]
معنای اعتقاد قلبی باورمندی است، چه اگر انسان چیزی را باور کند در قلب و دلش نقش می‌بندد. ارتباط اظهار زبانی با ارزش‌گزاری و فرهنگ‌سازی نیز این است که کسی که ایمانش را اظهار می‌کند از ترویج ارزش‌ها در جامعه شرمنده نیست؛ بلکه نسبت به اظهار وابستگی خود به خدا افتخار و به آن مباهات می‌کند. چنین شخصی دنبال ترویج تعالیم دین در عرصه‌ی فرهنگ اجتماعی است. لازمِ دو عنصر باورمندی قلبی و اظهار زبانی، تنظیم نظام رفتاری بر پایه‌ی عبودیت و بندگی خداوند است.
معنای بخش پایانی کلام امام رضا(ع) که فرمود:

«لاَ يَكُونُ الْإِيمَانُ إِلاَّ هَكَذَا» این است که انجام دادن اعمال شایسته، علامت و نشانه‌ی برخورداری از ایمان و باور حقیقی است و ادعای برخورداری از ایمان از سوی کسی که در پی آن، کارهای شایسته انجام نمی‌دهد و چه بسا مرتکب اعمال ناپسند هم می‌شود، جز وهم و خیال اعتقاد مؤمنانه و تظاهر به ایمان چیزی دیگر نیست.
برخی از مهم‌ترین مظاهر فرمانبری از خدا در زندگی به عنوان اصول کلی اجرای سبک زندگی دینی و نمودهای بندگی خدا در طول جریان حیات از این قرارند:

 

ترک گناه

 

تبیین آثار نافرمانی از خدای سبحان، توصیه به ترک گناه و لزوم تلاش برای دوری از معصیت در آموزه‌های دینی حاکی از اهمیت اصل تربیتی ترک گناه در مسیر بندگی پروردگار و اتخاذ سبک زندگی دینی است.
در ادعیه‌ی روزهای ماه مبارک رمضان به انحاء گوناگون بر این اصل تأکید زیادی شده است، از جمله در دعای روز ششم این ماه از خدا می‌خواهیم که ما را به آثار نافرمانی مبتلا نسازد و با معصیت ذلیل و خوارمان نکند:

«اَللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِي فِيهِ بِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ». در روز یازدهم از خدای متعالی درخواست می‌کنیم که معصیت و نافرمانی خودش را در نظر ما زشت و ناپسند قرار دهد:

«وَ کَرِّهْ اِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ». تقاضای پاک شدن از پلیدی‌های گناهان در دعای در روز بیست و سوم که می‌گوییم:

«اَللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ» تأیید دیگری بر اهمیت جریان ترک گناه در زندگی مؤمنانه است. همچنین است درخواست توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ذات اقدس الله در دعای روز بیست و چهارم:

«وَ أسْألُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأنْ أطِیعَکَ وَلاَ أعْصِیَکَ». در روزهای پایانی ماه هم غفران گناهان و پذیرش عذرهایمان را از پروردگار طلب می‌کنیم: در دعای روز بیست و ششم اینگونه:

«اَللَّهُمَّ اجْعَلْ... ذَنْبِی فِیهِ مَغْفوراً» و در دعای روز بیست و هفتم اینچنین:

«اَللَّهُمَّ... حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ».[3]
در این میان مُدل و سبک مورد تأیید دین در موضوع ترک گناهان، دوری جستن از نافرمانی پروردگار به مثابه یک جریان طبیعی و همیشگی در تمام جریان زندگی است. نظیر رعایت بهداشت برخی مردم که به طور طبیعی سراسر زندگی‌شان اعم از وسایل و ابزار زندگی، در و دیوار منزل، پوشش و لباسشان بهداشتی و بدون هرگونه چرک و کثیفی است. بنابراین ترک گناه به عنوان یک جریان قهری و اجباری که گاهی به آن عمل شود و گاه مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد، جزء سبک زندگی دینی نیست، بلکه معنای ترک گناه در رویکرد سبک زندگی دینی آن است که در هیچ زاویه‌ای از زوایای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی اهل ایمان نافرمانی خدا نباشد و عمل به تعالیم دین در جای جای جریان زندگی ایشان رخ نماید، از این رو می‌بینیم که امام سجاد(ع) از خدای متعالی درخواست می‌کند که چنانچه گذران زندگی‌شان بستر نافرمانی خدا و چراگاه شیطان شده باشد، پیش از گرفتاری به خشم و غضب پروردگار، ایشان را قبض روح کند و تنها اگر زندگی‌شان بستر طاعت و فرمانبری خدا بود بر طول آن بیافزاید:

«وَ عَمِّرْنِي مَا كَانَ‌ عُمُرِي‌ بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ، فَإذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ‌».[4]
یکی از بارزترین نتایج ترک گناه براساس بیان پیش‌گفته تبدیل جریان زندگی و کانون خانواده به کلاس آموزش عبودیت و مدرسه‌ی تربیت دینی است. خانواده‌هایی که فرمانبری از ذات اقدس الله و ترک نافرمانی را نصب‌العین جریان زندگی خود می‌کنند به طور طبیعی فرزندانشان را در مسیر پرورش دینی قرار داده‌اند، لذا فرزندان که هیچگاه از والدین خود نافرمانی خدا را ندیده‌اند، بدون هرگونه امر و نهی پدر و مادر به فرمانبری خداوند روی آورده، از انجام دادن گناهان و معاصی دوری می‌کنند.


تحصیل رضایت پروردگار و اجتناب از غضب خدا


درخواست توفیق برای جلب رضایت و خشنودی خداوند و دوری از موجبات غضب خداوند، اصل دیگری است که همواره در آموزه‌های دینی بر آن تأکید شده است؛ به طوری که تنها در مضامین پنج دعا از ادعیه‌ی مختصر روزهای ماه رمضان توفیق تحصیل رضایت خدا و اجتناب از غضب پروردگار را تقاضا می‌کنیم: در دعای روز دوم به درگاه خداوند عرض می‌کنیم که ما را به رضا و خشنودی خود نزدیک ساز و از خشم و غضبت دور کن:

«اَللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ‏»؛ در روز ششم دوری از موجبات خشم و غضب خدا را می‌خواهیم:

«اَللَّهُمَّ...زَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ»؛ در روز نهم سوق دادن به سوی رضا و خشنودی همه جانبه‌اش را خواستاریم:

«وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ»؛ و در روزهای بیست و دوم و بیست و چهارم هم بار دیگر توفیق انجام دادن اعمالی را تقاضا می‌کنیم که موجب خشنودی پروردگار بوده، رضایت حضرت حق را تأمین می‌کنند:

«وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ»، «اَللَّهُمَّ إنِّي أسألُكَ فِيهِ مَايُرْضِيكَ».[5]
بعد از تبیین اهمیت کسب رضایت خداوند و دوری از غضب الهی در جریان حیات دینی ـ اسلامی، دانستن عوامل و موجبات خشنودی و غضب خداوند ضروری است. آنچه غضب خدا را همراه دارد، دو عمل است:


یک) بی‌اعتنایی نسبت به پروردگار:

 

بی‌اعتنایی به خداوند یا با کفرورزی و انکار ذات اقدس الله محقق می‌شود و یا با بی‌توجهی به فرامین خداوند و نافرمانی او. اگر انسان در زندگی در عین اعتقاد ظاهری به پروردگار، مطابق میل و خواست خود رفتار کند، خدا را به حساب نیاورده، به ذات اقدس الله بی‌اعتناست.
بیشتر آنکه گناهکاران در جامعه‌ی دینی بر دو قسم‌اند: یک دسته کسانی‌اند که بر انجام دادن تخلّف پافشاری می‌کنند و از عملکرد ناشایست خود پشیمان نیستند و گروه دوم آنانی‌اند که پس از خطاکاری و انجام دادن کار خلاف از کار خود پشیمان می‌شوند. انجام دادن یک گناه صغیره از گروه نخست خدا را غضبناک می‌سازد؛ در حالی که چه بسا ارتکاب گناهی کبیره از گروه دوم مورد آمرزش قرار گیرد، چون گناهکاری فرد اخیر به خاطر بی‌اعتنایی به خدا و سرکشی برابر پروردگار نیست؛ بلکه گرفتاری در دام شیطان و نفس او را به خطاکاری کشانده است. در واقع نوع گناهکاری گروه نخست هتک حرمت خدا، تجرّی بر ذات اقدس الله و خروج از جاده‌ی عبودیّت و بندگی است؛ اما گروه دوم با حال خضوع گناه می‌کنند، به همین جهت پس از انجام دادن گناه از خدا طلب عفو و بخشش دارند و با تمسک به بیان حضرت سجاد(ع) در پیشگاه خداوند عرض می‌کنند: معبودم، من در لحظه‌ی گناهکاری منکر خداوندیت نبودم؛ امرت را خفیف نشمردم؛ نسبت به مجازات گناه بی‌اعتنا نبودم؛ وعید کیفرت را کم‌اهمیت ندانستم؛ بلکه خطایی بود که برابر من قرار گرفت و نفس امّاره، حق را بر من مشتبه کرد و هوی و هوس بر من چیره شد:

«إِلَهِی لَمْ أَعْصِکَ حِینَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ وَ لاَ بِأَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِیدِکَ مُتَهَاوِنٌ لَکِنْ خَطِیئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی وَ غَلَبَنِی هَوَایَ».[6]


دو) استکبار در عمل:

 

معنای استکبارورزی در جریان رفتار و عمل این است که انسان برای اعمال خود حساب باز کند و کارهای شایسته و نیک خود را ارزشمند ببیند.
رضایت و خشنودی خدا هم در این است که انسان تمام زندگی‌اش را با میزان تعالیم دین سامان بخشد. کسی که در تمام جوانب زندگی متدیّن است و وظیفه‌ی شرعی خود را انجام می‌دهد، خدا از او راضی است؛ هرچند عمل عبادی زیاد و فراوانی نداشته باشد.


خودآزمایی


1- دو عنصر اصلی عبودیت را نام ببرید.
2- دو عمل که موجب غضب خدا می‌شود را بیان کنید.

 

پی نوشت ها


[1]. المحاسن، ج۱، ص ۲۴۸؛ بحارالانوار، ج۶۵، ص ۲۸۱.
[2]. معانی‌الاخبار، ص ۱۸۶؛ عیون اخبارالرضا(ع)، ج۱، ص ۲۲۷.
[3]. مفاتیح الجنان، ادعیه‌ی روزهای ماه مبارک رمضان.
[4]. صحیفه‌ی سجادیّه، دعای بیستم.
[5]. مفاتیح الجنان، ادعیه‌ی روزهای ماه مبارک رمضان.
[6]. اقبال‌الاعمال، ص۷۱؛ مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه‌ی ثمالی.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید احمد علم الهدی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: